- نویسنده: آریسا رحیمی سیاهگورابی
- تصویرگر: علیرضا رادفرنیا
- سن نویسنده: 10 سالگی
- سن تصویرگر: 8 سالگی
- سال انتشار: 1401
- تسهیلگران: محمدرضا شمس، مریم خراسانی
- قطع: الکترونیک
سرگذشت قطرهها
- خلاصه داستان: خانواده قطرهها یک راه دراز از آسمان تا زمین را در پیش دارند تا بتوانند پیش بچهها بروند.
آریسا رحیمی سیاهگورابی: از سه سالگی در زمینه سرودن انواع شعر نو، رباعی، قصیده و غزل فعالیت میکند. او در شاهنامهخوانی هم رتبه برتر کسب نموده است. در خواندن شعر و نثر هم کوشا بوده و آرزو دارد که در آینده در زمینههای شعر، ادبیات و هنرپیشگی به درجات عالی دست یابد.
علیرضا رادفرنیا: از بچگی علاقهی فراوانی به نقاشی داشته و به صورت خودآموز نقاشی را فرا گرفته است. قصهگویی، داستاننویسی و ساخت دستسازههای خمیری و چوبی از دیگر علاقهمندیهایش است. در حال حاضر به لطف خداوند در نزدیک به ۱۰۰ نمایشگاه و فراخوان بینالمللی و ملی بزرگسال و کودک، شرکت و رتبهی برتر کسب کرده است. درحال تصویرگری کتابهای کودک و تدریس به کودکان است. بزرگترین آرزوی او، تصویرگری کتاب کودکان ،ساخت بازی و انیمیشنهای جذاب برای کودکان و طراحی ربات و خودرو در آینده است.
گروه سنی | ب (اول،دوم،سوم دبستان) |
---|---|
گونه (ژانر) | تخیلی, ماجراجویی |
آندیانورعلی زاده –
خیلی داستان دوست داشتم مخصوصا اونجا که قطره ها به دنیا اومده بودن تصویرای داستانم واقعا قشنگ بود و خیلی خوب کشیده شده بود و مناسب با متن داستان بود
فاطیما سمسار –
سلام داستان خوبی بود توصیفات زیبایی هم داشت(باغ لیمو و رنگ لیمویی…) سرنوشت واقعی قطره ها بود وتصویر گریی قشنگی هم داشت.موفق باشید.
محمد ماهان ملازاده –
سلام این داستان عالی بود نویسندگی عالیی ای داشت ،اسم های انتخاب شده برای قطره ها قشنگ بود با گفتن کلمه های تشبیحی و توضیح حال و هوای فضای داستان باعث این می شود که انگار وارد داستان شده ایم و می توانیم بیان نویسنده را درک کنیم.
تصویرگری داستان فانتزی و زیبا بود و مناسب گروه سنی کودکان بود در قسمت درخت لیمو،شکل درخت لیمو با پر بودن از لیمو عالی بود.
رنگ های انتخابی عالی بود چون رنگ قطره ها آبی بود و پک گراند ها رنگ پاییزی بود و مکمل و عالی بودند و انتخاب رنگ بسیار خوب و با سایه زدن و رنگ آمیزی با دقت و حوصله این کار عالی شده است.
فاطمه –
عالی بود دوستش داشتم چون دیدم بارانک با اینکه برادرش و خواهرش رفتن غصه نخورد من بودم ولی خیلی غصه می خورم
حلما عامری –
دوست خوبم،
سلام.
? واقعاً از کتاب جذابی که تصویرگری کردی خوشم آمد و واقعاً دوست دارم که به جا های خوب خوب برسی. واقعاً از تصویر هایت خوشم آمد. بسیار رنگ های شاد و قشنگی استفاده کردی و واقعاً قشنگ بود.
با احترام و آرزوی موفقیت.?
رونیکا قربانی –
سلام دوست عزیز
داستان خیلی جالب بود نقاشی داستان خیلی قشنگ بود ، فقط به نظرم طرح جلد عکس خود بارنک می ذاشتید بهتر بود چون داستان بیشتر راجع به بارانک می گفت ، صغحه اول داستان تو متن میگه ابر از درد به خودش پیچید ولی ابر خیلی آرام و خندان نقاشی شدهشاید رعد و برق می کشیدی بهتر بود.صفحه 5 تصویر با داستان مرتبط نیست شاید بهتر بود آبشار می کشیدی و چون در اول داستان نوشته بودی بارانک بازیگوش بود تا پایان داستان منتظر بازیگوشی بارانک بودم ولی اون اصلا بازیگوشی نکرد.
و در اخر شاید اگر چرخه اب که تو علوم خونده بودیم یه جوری بیان می کردی جالبتر می شد و در اخر همشون بخار می شدن و دوباره به ابر تبدیل می شدن.
با سپاس
نیلیا سادات میررضایی –
تصویرگری بسیار زیبا و رنگ امیزی عالی من خیلی دوست داشتم داستان هم قشنگ بود
تیام –
من هم داستان و هم تصویرگری زیباش رو دوست داشتم خصوصا طرح جلد رو که به سادگی از درخت لیمو و قهرمان داستان بارانک تشکیل شده. موفق باشید
نازنین زهرا رحیمی –
سلام دوست قشنگم
داستانت رو خیلی دوست داشتم ولی بنظرم آخر داستانو باید می گفتی که زندگیشون خوب شد یا اتفاق های بدی براشون افتاد و اینجوری شاید داستان قشنگت قشنگ تر بشه
و
تصویرگری عالیییی داشت و خوب رنگ آمیزی شده بود و تر کیب بندی خوبی داشت
علیرضا رادفرنیا –
دوست خوبم رونیکا جان قربانی
از نظرت بسیار سپاس گزارم.اما طرح جلد همون بارانک شیطون و لیموی عجاب انگیزه .در مورد ابر هم درد لذت بخش به دنیا آمدن هست که برای یه بچه ۸ ساله نیازی نبود وحشتناک تعبیر بشه و رعد و برق هم داشت اگر با دقت نگاه می کردید و در مورد صفحه ی ۵ باید بگم براش آبشار تصویرگری شده بود که بنابر صلاحدید تدوینگر و بلندی متن داستان تصویر جابه جا شده عزیزم و درمورد پیشنهاد شما بابت چرخه ی آب باید خدمتتون بگم قرار نبود کتاب علوم تصویرگری بشه و مهم متن داستان بود و هدف تصویرگری جذاب و بدیع بود که همه ی سعی تصویرگر هم بر این بوده. امیدوارم تونستم باشم برات توضیح بدم.
باران ذکاوتی اول –
آفرین خیلی خوب دین هر دوتون من مخصوصا صفحه آخر خیلی خیلی خوشگل کشیده بودی موفق باشی??
امیرمهدی رنجبر –
تصویرگری خیلی عالی داشت.وباداستان مرتبط بود ورنگ آمیزی زیبایی داشت
از اسم قطره ها بارانک وبرفک خیلی خوشم اومد
داستان زیبایی بود
هلیا غلامی حسن عبداللهی –
داستان عالی نقاشی عالی
خیلی دوست داشتم
داستان با هیجان
اسم قطره های آب قشنگ بود
نتیجه خوبی داشت داستان اخرش
همه داستان با نقاشی هماهنگ بود نقاشی شاد و بسیار زیبابودن
مهیار مهدوی شمسی آباد –
من خیلی خوشم اومد اما خیلی کتاب زیادی بود و من در بخش نقاشی متوجه نشدم بارانک چه کسی بود به جز آن داستان خوبی بود.
زهرا محمدی –
سلام
داستان خیلی خوب و قشنگی بود .نقاشی هایش هم خوب بودند . فقط کمی طولانی بود و زیاد درمورد بارانک توضیح نداد.
سودا سلمانی –
سلام دوست خوبم داستانت جالب بود تصویرگری هم زیبا بود منم متوجه نشدم بارانک کدوم بود ولی در مجموع داستانت کامل بود موفق باشید
برسام نظریان جویباری –
سلام
تصویر گری داستان عالی بود. بهتر بود که یک نتیجه اخلاقی هم براش می نوشتی.
اسم شخصیت ها را بسیار مناسب انتخاب کرده بودی و آنقدر خوب توصیف کردی که انگار انسان بودند و من خیلی خوب با آنها ارتباط برقرار کردم.
بهتر بود بارانک و خواهر برادرهایش در طول داستان وارد خانه ای می شدند و در انجا ماجراهایی با افراد خانه به وجود می آمد.
ماندانا ابوالحسنی –
داستان و نقاشی هر دو عالی و قابل تقدیر بودن. به امید موفقیت روز افزون هر دو عزیز نویسنده و تصویرگر
احمد حلاج –
داستان بسیار زیبا از آریسای زیبا و هنرمند. به امید موفقیت روز افزون و انتشار کتابهای بعدی. ??
جلال کمالی –
داستان و نقاشی هر دو عالی و قابل تقدیر بودن. به امید موفقیت روز افزون هر دو عزیز نویسنده و تصویرگر