- نویسنده: رایا معینی
- تصویرگر: نیلیا سادات میررضایی
- سن نویسنده: 10 سالگی
- سن تصویرگر: 9 سالگی
- سال انتشار: 1401
- تسهیلگران: سیدعلی کاشفی خوانسازی، زهرا کبیری
- قطع: الکترونیک
آبابا؛ پادشاه آبها
Rated 4.37 out of 5 based on 19 customer ratings
- خلاصه داستان: یادم میآید که روزی آبابا؛ پادشاه آبها را صدا میزدم ولی چرا؟ این خاطرهی فراموش شدهای است که دریا به دنبال جواب آن میگردد.
رایا معینی: من در مشهد زندگی میکنم و علاقه زیادی به نوشتن دارم. در اوقات فراغتم کتاب میخوانم و به طرز نوشتن نویسندهها خیلی دقت میکنم. کتابهایی را که دوست دارم، برای خودم میخرم و چند بار آنها را میخوانم. من به ورزش شنا و کوهنوردی هم علاقهمند هستم. در کوهنوردی و طبیعتگردی به محیط زیست توجه میکنم و سعی میکنم از آن محافظت کنم.
نیلیا سادات میررضایی: از ۲ سالگی نقاشی را شروع کرده است. او علاقهی زیادی به ساخت عروسک خمیری و سفالی دارد و همچنین به قصهگویی و نویسندگی علاقهمند است. آرزوی نیلیا پرواز کردن است. در بسیاری از مسابقات هنری و جشنواره های داخلی و خارجی موفق به کسب مقام برتر شده است.
Categories: رده سنی 10 تا 11, کتآب
گروه سنی | ب (اول،دوم،سوم دبستان), ج (چهارم، پنجم، ششم دبستان) |
---|---|
گونه (ژانر) | تخیلی |
19 reviews for آبابا؛ پادشاه آبها
Add a review لغو پاسخ
آندیانورعلی زاده –
داستان خیلی دوست داشتم رنگ هایی که توی تصویرگری داستان ازش استفاده شده بود واقعا قشنگ و رنگی رنگی بود?
نیکی –
قشنگ بود❤
مریم –
عالیه در گلم ???
ژاله –
داستان خیلی جذاب و هیجانانگیز بود و تصویرگری قشنگی داشت که هماهنگ با متن بود.
ایمان –
داستان ایده بسیار خوبی داشت و کاملا خلاقانه بود و با زبان ساده مفهموم زیبایی رو به راحتی انتقال میداد و نقاشی ها هم کاملا هماهنگ با داستان و زیبا بودند ،
هردو عزیز خسته نباشند .
محمد ماهان ملازاده –
نویسندگی این داستان بسیار عالی بود و خنده داری این داستان باعث قشنگیش شده و هیجان انگیز بود با اضافه شدن شخصیت آبابا این داستان یک داستان تخیلی_رویایی شده و بسیار خوبه.
تصویرگری این داستان که با گذاشتن تمامی رنگ ها و کنار هم گذاشتن مفهومی رنگ و رنگ آمیزی زیبا می تونم بگم که این داستان شایستگی بالایی از لحاظ نویسندگی و تصویرگری داره مخصوصا با دقت کردن به خصوصیات شکلی شخصیت ها اونها را بسیار خوب تصویرگری کرده است.
شکوه –
خیلی خلاق و عجیب نوشته شده بود. آفرین❤??
علیرضا رادفرنیا –
کاری بسیار زیبا هم از نظر داستان و هم تصویرگری. تصاویر بسیار جذاب و گویا بود موفق باشید
فاطمه ابویسانی –
بهترین کتاب بود?ولی آخر نفهمیدم آتش گرفتن فرش واقعی بود یا در خیالات دریا
فاطیما سمسار –
سلام
در جایی گفته بود که موجودات آبی حق ندارند وسایل عمومی و هوا را کثیف کنند می تونستی این جمله رو حذف کنی یا یک طور دیگر بیان می کردی و اینکه دلیل روشن کردن عود چی بود رو میتونستی بگی
در تصویر کنار فرش میزی نبود
موفق باشی
نیکی صادقیان –
نوشته هه در حد سنتون قشنگ بود ولی بنظرم بهتر میشد اگر آبابا یکهویی وسط داستان نیاد و درمورد خودش بیشتر حرف بزنه و خب میدونی حالا کاری ندارم داستان تخیلیه ولی از کیش تا….۳ سال طول نمیکشه?و آبابا شکل انسان بود شاید اگر شکل یک موجود دریایی که دست و پا نداشت کشیده میشد بهتر می بود !
نازنین زهرا رحیمی –
سلام این عاااالی ترین داستانی بود که خواندم هم تصویر گری عالی بود هم داستان عالی بود
نیایش تیری نظرلو –
سلام خسته نباشید.
تصاویر خیلی قشنگ و دقیق بودند.ممنون از نویسنده و تصویرگر.
اسم کتاب خوب بود چون داستان را لو نمی داد.
اینکه از رنگ های شاد و مختلف استفاده شده بود، خیلی لذت بخش بود.
طرح فرشی که بی آبی را نشان میداد، خیلی خوب بود.
داستان تا جایی که آبابا بیاید خیلی خوب پیش می رفت؛اما از آنجایی که آبابا در زد،داستان از واقعیت دور شد و کمی بچه گانه تر شد.
یا میتونستی بگی که مثلا دریا یک سطل آب رو فرش ریخت و تو همون جا آبابا اومد
آیا آبابا یک خیال بود؟اگر یک خیال بود،پس چرا در آخر داستان مادر دریا گفت چرا در خانه باز مانده است؟
سیده مهتایوسفی –
داستان به صورت ساده شروع شد با تصویرگری به جا با رنگهای متنوع و شاد. در وسط داستان خواننده وارد دنیای تخیل می شود اما تخیل خوب به تصویر کشیده نشد
مینوسا شمخانی –
داستان شروع خوبی داشت. داستان طوری نوشته شده بود که خواننده میخواست آن را دنبال کند. اما بعضی قسمت ها که به نظر قسمتهای اصلی داستان بودند بهتر بود واضحتر نوشته شود تا خواننده آن را راحتتر درک کند. مثلاً در قسمتی که فرش در حال سوختن است، خواننده به درستی متوجه نمیشود که مادر به خاطر فرش به او میگوید: «چه دسته گلی به آب دادی» یا موضوع چیزی دیگری است. چون پس از همین موضوع «دریا» به مادرش میگوید: «فرش را نگاه کن.» طوری که انگار مادر از سوختن فرش خبر ندارد. باذاین همه، داستان در کل داستان جالبی بود.
تصاویر هم متناسب با داستان بودند، ولی شاید خیلی تازگی نداشتند.
اواریزی –
داستان قشنگی بود و با تصویرگری عالی که تخیل خوبی دارد. داستان طوری بود که دنبالش بکنی . امیدوارم در اینده موفق باشید. داستان عالی بود وکتاب جلد خوبی داشت.
فاطمه ابوالحسنی –
خیلی کتاب خوبیه من اونجایی کا آبابا گفت که هیچ وقت نباید از وسایل نقلیه اتفاده کنه جالب بود
مرسانا –
خیلی داستان خوبی بود???اما از یه جایی به بعد تخیلی میشه?ولی اشکالی نداره?
زینب سادات صائبی نیا –
خوب بود