- نویسنده: ریحانه هاشمزاده
- تصویرگر: امیرعلی سعیدینیا
- سن نویسنده: 10 سالگی
- سن تصویرگر: 8 سالگی
- سال انتشار: 1401
- تسهیلگران: حامد محقق، زهرا علیزاده
- قطع: الکترونیک
پادشاه اسرافکار
امتیازدهی 4.58 از 5 در 26 امتیازدهی مشتری
(26 بررسی مشتری)- خلاصه داستان: پادشاه کلی آب هدر میدهد و به حرف هیچکس گوش نمیدهد. آیا کسی میتواند جلوی او را بگیرد؟
ریحانه هاشمزاده: هنوز چیزی درباره ریحانه نمیدانیم.
امیرعلی سعیدینیا: 8 ساله از اهواز هستم. به نقاشی، موسیقی و نویسندگی بسیار علاقمندم و تصاویر این کتاب، اولین کار تصویرگری من است. امیدوارم که از دیدن آن ها لذت ببرید.
دسته: رده سنی 8 تا 9, کتآب
گروه سنی | ب (اول،دوم،سوم دبستان) |
---|---|
گونه (ژانر) | آموزنده |
26 دیدگاه برای پادشاه اسرافکار
دیدگاه خود را بنویسید لغو پاسخ
فاطمه ابویسانی –
احسنت میتونستی آخرش بگی که و پادشاه دیگر وقتی میرفت حمام اندازه ۵نفر آب مصرف نمی کرد
فاطیما سمسار –
سلام داستان خوبی بود و مثال اسراف های آب رو گفته بودی (فواره ی سلطنتی ، استفاده ی آب بیش از حد برای حمام…)
رونیکا قربانی –
سلام دوست عزیز
داستان برای من جالب نبود برای نشون دادن اسراف
اینکه پادشاه قصر بزرگ و فواره داشته باشه عادیه و پادشاه که قدرت و ثروت داره برای چی غذای مردم بگیره و اینکه فرد دانا چطور خبر نداشت از این چیرا و مردم بهش گفتن مگه فرد دانا اونجا زندگی نمی کرد.
و چطور مردم اب قطع کردن برای پادشاه تنبیه نشدن درصورتیکه پادشاه زورگو بود.
ولی تصویرگری زیبا بود و متناسب با داستان بود.
با سپاس
نازنین زهرا رحیمی –
دوست خوبم
سلام
به نظرم در صفحه اول و دوم مردم انگار کفش نداشتن و در صفحه سوم و چهارم انگار پادشاه توی کاسه خوابیده ولی در بقیه ی صفحه ها بجز صفحه ای که آب را برای پادشاه بستند انگار پادشاه بجای وان روی هوا خوابیده بود کتاب تصویرگری خوبی داشت و داستان هم خوب بود
امیرمهدی رنجبر –
داستان خوبی بود ازاونجایی که برای مشورت پیش فرد دانا رفتن خوب بود .چرا پادشاه از مردم عذرخواهی کردمگه اون فهمید که مردم آب را قطع کردند؟
امیرمهدی رنجبر –
تصویرگری این داستان عالی بود بیشتر ستاره هارو برای تصویرگری دادم اونجایی که پادشاه تو وان حمام بود سفید بود بخاطر کف صابون بود
هلیا غلامی حسن عبداللهی –
تصویرگری داستان خیلی خوب بود. خیلی دوست داشتم
داستان خوب بود اما هیجان نداشت
زود تمام شد کاش چندتا اتفاق می افتاد تو داستان
باران ذکاوتی اول –
به نظر من موضوع و تصویرگری خیلی قشنگ بود ممنون از زحماتتون. تو صفحه سوم می تونست حموم چیزای بیشتری داشته باشه
بهار عرفانیان –
سلام
داستان شما خوب بود، داستان بهتر بود هیجانی تر باشد و شما که گفتید اب را قطع کردند می توانستند آب را خیلی داغ کنند و قطع نکنند.
زهرا محمدی –
سلام
دوست عزیزم
به نظر من هم داستان و هم تصاویرشان عالی بودند . داستان علاوه بر اینکه جالب بود هیجان هم داشت و خوب توضیح داد که آب را نباید اسراف کنیم.
اهورا سعادتی –
من مگم اگر وزیر هم وارد داستان می کردید بد نبد
سعید –
سلام خیلی خوب بود . موفق و پیروز باشی . به امید موفقیت روز افزون
به امید چاپ کتابهای بیشتر
امیرحسین –
داستان شما خیلی خوب و آموزنده بود
مردم شهر با یه فکر خوب به پادشاه فهموندن که نباید اسراف کنه
برسام نظریان جویباری –
داستان و تصویر گری عالی بود. من وقتی کتاب را می خواندم فکر می کردم واقعی است و با حس داستان همراه شدم.
فقط برام عجیب بود که چطور پادشاه آنقدر زود مهربان شدو دیگر اسراف نکرد.
برسام نظریان جویباری –
من وقتی کتاب را می خواندم فکر می کردم واقعی است و با حس داستان همراه شدم.
داستان و تصویر گری عالی بود
فقط برام عجیب بود که چطور پادشاه آنقدر زود مهربان شدو دیگر اسراف نکرد.
منصوری وش –
ریحانه جان موفق باشی
تسنیم بخشی منطقه ۱۳ دبستان دخترانه پروین اعتصامی –
سلام
به نظر من داستان جالبی بود ولی بهتر بود قسمت های داستان را طولانی تر و هیجانی تر توضیح میدادید
و تصویر ها هم خیلی زیبا نبودند
ولی در کل داستان زیبا با تصویر گری زیبایی بود
فاطمه پیشرو –
سلام ریحانه، دوست خوب من بهت افتخار میکنم. موفق باشی
فاطمه –
خیلی خوب و عالی موفق باشی عزیزم
فاطمه صادقی –
بسیار عالی
زهرا –
متن زیبا و جالب و متناسب با دغدغه ی روز دنیا است
به امید موفقیت های بیشتر
ملیکا –
بسیار عالی و زیبا، با آرزوی موفقیت های بیشتر
فاطیما فتح الهی –
ریحانه جان دوست خوب من ان شاالله موفق باشی *
داستان جالبی بود*
سمیه –
واقعا عالی بود موفق باشید
سمیه –
بسیار جالب بود
پریسا –
تصویرگری و نقاشی های این کتاب عالی بود خیلی لذت بردم واقعا آفرین به تصویرگر این کتاب